دکلمه ی متن شب غم انگیز با صدای فرامرز فرحمهر
شب غم انگیزی بود
بوی تموم شدن رابطه می اومد
نشستیم توی پارک نوبت و دو تا چای خریدیم
به شونه های هم تکیه داده بودیم
و توی سکوت به نقطه ای خیره بودیم
احساسی همراه با آرامش و احترام به هم داشتیم
روح های ما به وحدت رسیده بودن
اما زندگی نقشه ی تلخی برای ما داشت...
مسئولیت فایل آپلود شده بر عهدهی کاربر آپلودکننده میباشد، لطفا در صورتی که این
فایل را ناقض قوانین میدانید
به ما گزارش دهید.